سال نو مبارک

اندرپیچیدگی های زمان و مکان؛ شگفتی اندیشه ها از نوع شناسی زیست بشر و در تلاطم بودن و نبودن های انسان ها بسی جای شگفتی دارد که جهان چه بسیار آرام و متین، در حال شدن و دگرگونی است. چه بسیار اندیشه هایی که می رویند و با خرمی و طراوت بهار جان می گیرند و سودای عشق می کنند، در پس اندیشه های موجود که سودای خاک می کنند.

دوستان و همراهان عزیز امید دارم سوداگر عشق باشید تا سوداگر خاک و آرزو می کنم نعمت بودن، سعادت زیستن، لذت دانستن و عشق انجام دادن در طول سال گذشته یار و همنشین شما بوده باشد و در سال پیش رو، سلامت روح و جان برای شما خواستارم و از خدواند بزرگ می خواهم نعمت، سعادت، لذت و عشق را همسایه جاودانه دل شما گرداند.

معرفی کتاب تئوری های مدیریت و رهبری آموزشی نوشته تونی بوش

 کتاب : تئوری های مدیریت و رهبری آموزشی/ پژوهشگر : حسن عاشقی
Theories of educational leadership and management
Tony Bush is Professor of Educational Leadership at the University of Nottingham 

مقدمه
کتاب تئوری­های مدیریت و رهبری آموزشی یکی از بهترین، جامع‌ترین و به روز ترین کتاب‌های حوزه مدیریت آموزشی است. نویسنده کتاب پروفسور تونی بوش استاد دانشگاه در رشته مدیریت و رهبری آموزشی است. به باور پروفسور قورچیان این کتاب نخستین کتاب در حوزه تئوری­های مدیریت آموزشی است که با صبغه سازمان‌ها و نظام­های آموزشی به نگارش در آمده است.
کتاب در نه فصل تدوین شده است و در هر فصل ساختار ارایه مطالب با یک شیوه نظامند و منطقی مشتمل بر ویژگی اصلی مدل ، تبیین مدل، کاربست مدل در نظام آموزشی(مدرسه و دانشگاه)،اهداف مدل، ساختار مدل، محیط و رهبری مدل، محدودیت­های مدل و نتیجه­گیری بیان شده است.
پژوهشگر با ارائه یک دورنما و چشم انداز کلی از کتاب در مقدمه، کتاب را فصل به فصل مورد مطالعه و بررسی قرار داده و مفاهیم کلیدی هر فصل را آورده و توضیح مختصری ارائه نموده است. در پایان بعد از مرور مختصر 9 فصل، اشاره­ای به محاسن کتاب داشته و برخی نقدهای احتمالی را آورده است. نیاز به توضیح است که فعالیت پیش رو یک تمرین حرفه­ای است و پژوهشگر اذعان دارد که کتاب مورد بحث محصولی غنی و قوی از دانشمندی به نام و برجسته است.
فهرست مطالب کتاب
 The Importance of leadership and management for education
اهمیت رهبری و مدیریت آموزشی
Models of educational leadership and management
مدل‌های مدیریت و رهبری آموزشی 
 Formal Models
مدل‌های رسمی 
 Collegial Models
مدل‌های همکارانه 
 Political Models
مدل‌های سیاسی 
Subjective Models
مدل‌های ذهنی 
 Ambiguity Models
مدل‌های مبهم 
Cultural Models
مدل‌های فرهنگی 
Conclusion
نتیجه‌گیری
همانگونه که در جدول فوق هم آورده شده است نویسنده در فصول اول و دوم مبانی و زمینه­های ورود به مدل را تحلیل و تبیین نموده و به طور خاص در فصل اول از ضرورت و اهمیت رهبری و مدیریت در نظام های آموزشی صحبت می­کند.
بررسی و نقد فصل اول : اهمیت رهبری و مدیریت آموزشی
فصل اول به تببین و تحلیل مدیریت آموزشی به عنوان یک حوزه تخصصی پرداخته است و با بیان اهداف رسمی، اهداف سازمانی و فردی به چگونگی هدف­گذاری در نظام آموزش می­پردازد. در ادامه فصل، بعد از مفهوم­شناسی مدیریت آموزشی، بحث رهبری آموزشی را با مقایسه دو اصطلاح مدیریت و رهبری و مروری بر تاریخچه رهبری تشریح می­کند. نویسنده در پایان فصل با برقراری ارتباط بین هدفگذاری در نظام آموزشی و رهبری آموزشی، موضوع خودگردانی و تمرکز را مورد توجه قرار می­دهد. تمرکز بر بافت آموزشی و رهبری تعلیماتی دو بحث ما قبل نتیجه گیری فصل اول هستند. بافت سازمانی اشاره به این دارد که مدیریت آموزشی به عنوان یک زمینه مطالعه و عمل از اصول مدیریتی که ابتدا در صنعت و بازرگانی و عمدتاً در امریکا بکار گرفته شده بودند، نشأت گرفت. لکن امروز این رشته توسعه یافته و تبدیل به یک رشته علمی با تئوری­ها و داده­های تجربی مهمی که اعتبار آنها در آموزش سنجیده می­شود، شده است. نویسنده در این بخش با فرصت­ها و چالش­های تکیه بر بافت رشته­های دیگر یا بافت اختصاصی مدیریت آموزشی روبرو می­شود.
در پایان با آوردن رهبری تعلمیاتی Instructional leadership بیان می­کند رهبری تعلمیاتی چندان با چارچوب کتاب تناسب ندارد و مولف صرفاً اشاره مختصری به آن می­کند. در نتیجه­گیری فصل اول بوش با اشاره به پیچیدگی­های فرا روی بشر در عصر حاضر و نیاز به سرمایه انسانی آماده برای فعالیت در محیط­های متغیر بیان می­کند، مدیران آموزش برای نیل به چنین فلسفه و تفکری باید با نظریه­ها و روش­های مدیریت آموزشی آشنا باشند و شایستگی­های متناسب با آن را برای مدیریت موفقیت­آمیز کسب کنند.
بررسی و نقد فصل دوم : مدل های رهبری و مدیریت آموزشی
در فصل دوم نویسنده با تکیه بر کلیات و مبانی فصل اول به مفهوم شناسی مدل­ها و نظریه­ها در مدیریت آموزشی پرداخته و چگونگی تعامل بین علم و نظر را تحلیل کرده است. شروع فصل دوم با نزاع معروف بین نظریه و تجربه شروع می­شود،اینکه تئوری کارساز است یا نه؟ و اینکه تئوری مفید است یا عمل؟ و با یک بحث جدی و مرور نظریات مخالف و موافق، سعی در کاهش شکاف بین تئوری و عمل در مدیریت آموزشی دارد.
در ادامه فصل به ماهیت تئوری پرداخته و بیان می­کند دانشجویان رشته مدیریت آموزشی باید به یک تئوری چندگانه، نه بهترین تئوری در آموزش و نظام آموزشی روی بیاورند. نویسنده در تبیین خصوصیات تئوری بیان می­کند تئوری در مدیریت آموزشی گرایش به هنجاری و انتخابی بودن دارد و اغلب مبتنی بر مشاهده در موقعیت­های آموزشی است. همچنین در این بخش متغیر جنسیت در رهبری و مدیریت آموزشی با بررسی و یافته­های پژوهشی مرتبط با آن بیان می­شود.
در پایان فصل دوم نویسنده زمینه ورود به مدل­های مدیریت آموزشی را زیر عنوان"مقدمه­ای بر مدل­های مدیریت آموزشی" را فراهم می­کند و شاخص­های کلیدی برای تبیین هر مدل را معرفی می­کند و در انتهای فصل در صفحه 33 طبقه­بندی زیر را معرفی می­کند.
بررسی و نقد فصل سوم : مدل های رسمی
فصل سوم به معرفی مدل­های رسمی یا Formal Models پرداخته است. فصل با توصیف ویژگی­های اصلی مدل­های رسمی شروع می­شود. مدل رسمی بیان می­کند ­ها، سیستم­های سلسله مراتبی هستند که مدیران برای رسیدن به اهداف مورد نظرشان از منابع عقلانی استفاده می­کنند. روسا و مدیران به علت موقعیت رسمی در درون سازمان، دارای اختیار قانونی هستند و باید در برابر اعمال و اقدامات سازمانشان پاسخگو باشند. در این فصل در دل مدل رسمی مدل­های زیر هم به عنوان زیر مدل­های مدل رسمی تبیین و تحلیل شده است.
•         مدل­های ساختاری
مدل­های ساختاری بر شش اصل کلیدی تکیه دارند: 1- سازمان­ها هدف-مدار هستند،2- هر سازمانی به تناسب ویژگی­ها و شرایط ساختار سازمانی خاصی را می­طلبد،3- اثربخشی سازمان تابع عقلانیت است، 4- تخصص­گرایی منجر به مهارت، خبرگی و کارایی کارکنان می­شود، 5- هماهنگی و کنترل برای اثربخشی سازمان­ها ضروری هستند و 6- مشکلات سازمان­های ناشی از ساختارهای نامناسب یا سیستم­های نامناسب می باشد و می­توان از طریق سازماندهی مجدد یا ایجاد سیستم­های جدید مشکلات را حل نمود.
•         مدل­های سیستمی
مدل­های سیستمی بر یگانگی سازمان و تعامل میان عناصر و اجزای آن و محیط بیرونی تاکید دارد ؛ به عبارتی در این مدل اصل هماهنگی و انسجام سازمان است. رویکرد­های سیستمی همانند سایر مدل­های رسمی بر اهداف سازمان تاکید می­کنند. فرض بر آن است که کل سیستم اهدافی دارد که توسط اعضا حمایت می­شوند.
•         مدل های بوروکراتیک
دیوان‌سالاری یا بوروکراسی به معنی یک سیستم با کارکرد عقلانی و قانونمند است. مدل بوروکراسی احتمالاً مهمترین مدل رسمی است. مدل بوروکراسی به طور گسترده برای بیان ویژگی­های سازمان­های رسمی بکار می­رود که با تمرکز بر رویکردهای عقلایی مدیریت به حداکثر کارایی توجه دارند.
•         مدل­های عقلانی
مدل­های عقلانی بر فرآیندهای مدیریت تاکید می­کنند. در این مدل تصمیم­گیری اهمیت دارد نه چهارچوب ساختاری که تصمیمات مدیریتی را محدود می­کند.
•         مدل­های سلسله مراتبی
مدل­های سلسله مراتبی بر روابط عمودی در سازمان­ها و پاسخگویی رهبران در برابر حامیان خارجی تاکید می­کنند. در ساختار سازمانی تاکید خاصی بر روی اختیار و مسئولیت­پذیری مدیران رأس ساختار وجود دارد.
بعد از معرفی مدل­های فوق به اهداف، ساختار، محیط و رهبری مدل­های رسمی پرداخته می­شود. مدل­های رسمی، دانشگاه­ها و مدارس را به عنوان نهادهای هدف­مدار در نظر می­گیرند. فرض بر این است که سازمان­ها اهداف خاصی را دنبال می­کنند. این اهداف همواره توسط روسا و مقامات بالای سازمان تدوین می­شوند و نظر معلمان چندان اهمیت ندارد. در این گروه از مدل­ها رهبر فردی است که در راس هرم سلسله مراتب سازمانی قرار دارد و فرض بر این است که این شخص همه امور سازمان را انجام می­دهد و اهداف رسمی را دنبال می­کند. رهبری مدل­های مختلفی دارد. نوع رهبری که شباهت زیادی به مدل رسمی دارد رهبری مدیریتی نامیده می­شود. رهبری مدیریتی بر این فرض استوار است که رهبران بایستی بر روی کارکردها و وظایف و رفتار­ها تاکید کنند. نویسنده در نتیجه گیری از فصل سوم عنوان می­کند مدل های رسمی با وجود نقایص زیاد هنوز در نظام­های آموزشی رویکرد غالب هستند. مدل­های رسمی کافی نیستند اما هنوز هم سهم زیادی در مدارس و دانشگاه­ها دارند.
بررسی و نقد فصل چهارم : مدل­های مبتنی بر همکاری
در این فصل مدل­های مبتنی بر همکاری یاCollegial  مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. مدل­های مبتنی بر همکاری یا مشارکتی فرض می­کنند که سازمان­ها قوانین و تصمیم­گیری­ها را در یک پروسه مذاکره برای رسیدن به یک اجماع عمومی تعیین می­کنند. قدرت، میان همه یا تعدادی از اعضای سازمان که فهم مشترکی از اهداف سازمان دارند، تقسیم شده است.
در این فصل با تبیین مدل­های همکاری در دانشگاه و مدرسه، هدف، ساختار و محیط و رهبری مدل­های همکاری تشریح می­شود. مدل‌های مشارکتی با مدل‌های رسمی وجه اشتراکی دارند که ساختار سازمانی را یک واقعیت هدفمند می­دانند. در مدل‌های مشارکتی چون قوانین در یک چارچوب مشارکتی تعیین شده است، سبک رهبری در فرایند‌ تصمیم‌گیری هم تأثیر‌گذار و هم تاثیر‌پذیر است. ایده‌ اولیه‌ رهبری مشارکتی بیشتر بر پایه‌ بیشتر گوش‌دادن و کمتر فرمان‌دادن، کمتر مدیریت کردن و بیشتر به نظر متخصصان توجه کردن، کمتر سرپرستی کردن و بیشتر کمک کردن در تسهیل کارها، کمتر دستور دادن و بیشتر مذاکره کردن شکل گرفته است.
بررسی و نقد فصل پنجم : مدل­های سیاسی
در فصل پنجم مدل­های سیاسی یا Political Models مورد بحث قرار گرفته است. مدل­های سیاسی تصمیم­گیری طي فرايند پيچيده مذاكره و گفتگو انجام مي­شود. در این فصل مدل سیاسی بالدریچ تشریح و به منابع قدرت پرداخته می­شود. قدرت مقامي، قدرت تخصصي، قدرت شخصي، قدرت پاداش، قدرت اجبار و قدرت كنترل منابع انواع قدرت در مدارس و كالج ها شمرده می­شود.
ساختار سازماني مدل­هاي سياسي طي فرايند مذاكره و گفتگو شكل مي­گيرد و يكي از عناصر ناپايدار و چالش بر­انگيز سازمان است. در این مدل­ها تاكيد بر اهميت و نفوذ خارجي بر تصميم­گيري داخلي می­شود و رهبری تعاملی است.
بخش نتیجه­گیری این فصل عبارت­هایی مثل بسياري از معلمان و مديران مدرسه معتقدند كه مدل­هاي سياسي با تجربه روزمره آنها همخواني داشته و راهنماي عمل آنها مي­باشد، مدل­هاي سياسي عملكرد مدارس و كالج­ها را به خوبي تشريح مي­كنند ليكن بايد به همراه مدل­هاي رسمي و مشاركتي در نظر گرفته شوند، و... پایان می­یابد.
بررسی و نقد فصل ششم : مدل‌های ذهنی 
مدل­های ذهنی شامل رویکردهایی هستند که به جای کل نهاد یا زیربخش­های آن به افراد درون سازمان می­پردازند. افراد کانون سازمان­اند. هر فرد برداشت ذهنی و انتخابی خود را از سازمان دارد. در مدل ذهنی، سازمان­ها واحدهای پیچیده­ای تصور می­شوند که بازتاب معانی و برداشت­های تمام افراد درون آنها است. مدل­های ذهنی فرض می­کنند که سازمان­ها توسط افراد درون آنها ساخته می­شوند. افراد به شیوه­های مختلف موقعیت­ها را تفسیر می­کنند و این برداشت­های فردی برگرفته از پیش زمینه­ها، ارزش­ها و تجربیات اعضای سازمان است.
مورد استثنای مد نظر، مطالعه کلاسیک مراقبت معنوی (pastoral care) در مدرسه ریوندل است. بست و همکاران وی طی دو سال مطالعه مدرسه ریوندل با شناخت مشکلات روش‌شناختی که با آن روبرو بوده‎اند درک روشنی از ارزش رویکردهای ذهنی ارائه کرده‎اند. دریافت‎هایی که از مصاحبه‌ها و مشاهده­های بی‌شمار در ریوندل به دست آمد توسط مؤلفان به پنج دیدگاه مراقبت معنوی طبقه­بندی شد:
·        کودک محور
·        دانش‌آموز محور
·        نظام محور
·        مدیر محور
·        موضوع محور
در دیدگاه ذهنی، رهبری محصول ویژگی‌ها و مهارت‌های فردی است و پیامد آن، وجود جایگاه رسمی در سازمان نمی­باشد. با این وجود قدرت جایگاهی همچنان با اهمیت باقی می‌ماند. شاید کارآمدترین مدیران آن‎هایی هستند که هم قدرت جایگاهی و هم ویژگی‌های فردی آن‎ها موجب می‎شود که همکاران به آن‎ها احترام بگذارند، یعنی ترکیبی از دیدگاه‎های رسمی و ذهنی را دارا هستند. مفهوم رهبری پست مدرن تا حد زیادی با اصول مدل‎های ذهنی مطابقت دارد. کوف و توبین (2001) چندین ویژگی مهم پست مدرنیسم را شناسایی کرده‎اند:
·        Language does not reflect reality.
·        Reality does not exist; there are multiple realities.
·        Any situation is open to multiple interpretations.
·        Situations must be understood at local level with particular attention to diversity.
·        زبان، حقیقت را منعکس نمی‎کند.
·        حقیقت وجود ندارد؛ بلکه حقایق چندگانه هستند.
·        هر گونه وضعیتی مستعد برداشت‌های چندگانه است.
·        شرایط باید در سطح محلی با توجه به تنوع درک شوند.
نویسنده در نتیجه­گیری فصل بیان می­کند مدل‌های رسمی و ذهنی رویکردهای تکمیلی را نسبت به درک ما از سازمان‌ها فراهم می‎کنند. ساختار اداری مدارس باید در کنار توجه به رفتارها و دریافت‌های فردی کارمندان و دانش‌آموزان بررسی شود. یعنی علاوه بر ادراک فردی باید جنبه‎های رسمی و پایدار سازمان‌ها نیز مورد مطالعه قرار گیرند.
بررسی و نقد فصل هفتم : مدل‌های مبهم 
در فصل هفتم مدل­های مبهم مورد بررسی قرار گرفته است. مدل­های مبهم بر این فرضند که درهم و غیرقابل پیش­بینی بودن ویژگی­های برجسته سازمان­ها هستند. هیچ شفافیتی در مورد اهداف مؤسسات وجود ندارد و فرآیندهای آنها به درستی درک نمی­شوند. تشریک مساعی در سیاست­گذاری سیال است زیرا اعضا در موقعیت های تصمیم­گیری و غیر از این موقعیت­ها نیز انتخاب می­کنند. مارچ و اولسن ( 1976 ص 12) ادعا می­کنند که ابهام یک ویژگی اصلی تصمیم­گیری در بسیاری از سازمان­های عمومی و آموزشی است. در ادامه فصل با معرفی نظریه آشوب و ظرف زباله، اهداف، ساختار، محیط و رهبری مرتبط با مدل­های مبهم تبیین و تحلیل می­شود و در نتیجه­گیری بیان می­شود مدلهای مبهم سهم ارزشمندی در نظریه مدیریت آموزشی دارند. تاکید بر غیرقابل پیش­بینی بودن سازمان­ها یک تقابل قابل توجه است. به دلیل اینکه در عمل مؤسسات آموزشی با مخلوطی از فرآیندهای منطقی و درهم ریخته کار می­کنند، هرچه محیط داخل و خارج غیر قابل پیش­بینی­تر باشد، ابهام کاربردی­تر است.
نظریه آشوب یا پیچیدگی
برای اولین بار در قرن 17 میلادی توسط نیوتن که حرکات منظومه شمسی را براساس قوانین جدید یعنی نظریه عمومی جاذبه­ها مدل سازی می­کرد، ایجاد شد و سپس از سال 1965 توسط دانشمندی بنام ادوارد لورنز در هواشناسی به کاربرده شده و آن را به یک علم تبدیل نمود. نظریه آشوب نوع پیشرفته­ای از سیستم­های پویا می­باشد که همه دقت و توجه خود را برروی حرکت­های بسیار پیچیده قرار داده است که حرکات آشوبناک نامیده می­شوند.
مدل ظرف زباله
مورد تشویق­ترین دیدگاه مدل­های مبهم، مدل ظرف زباله کوهن و مارچ (1986) است. طبق تحقیقات تجربی آنها نتیجه گرفتند که ابهام یکی از ویژگ­های اصلی مدارس و دانشگاه­ها در ایالات متحده امریکاست.آنها فرضیات متوالی مدل­های رسمی که در آنها تصمیمات را نشأت گرفته از فرآیند منطقی می­بینند، را رد می­کنند و به جای آن، آنها تصمیم­گیری را اساسا ابهام­آمیز قلمداد می­کنند. آنها این فرآیند را به همان " ظرف زباله " تشبیه می­کنند.
مدل ظرف زباله اشاره به بی­نظمی و درهم و برهم بودن شرایط تصمیم­گیری دارد. این مدل در واقع پیش فرض­های مدل­های عقلائی و سیاسی را زیر سوال برده و عدم حساسیت آنها به شرایط مبهم و بی­نظم را دلیل بی اعتباری آنها دانسته است.
تئوری مبهم به اهداف، نگاهی جدی و کافی دارد بدین گونه که می­توان سر این اهداف مانور داد و حتی اتفاقات هم توانایی بر هم زدن اهداف را ندارد. تئوری مبهم تا زمانی که منجر به این نشود که دریابند چه عواملی باعث کاهش کارایی اهداف شده و چه عواملی نیاز بوده تا به انتخاب صحیح برسند، ادامه دارد.
تئوری مبهم ساختار سازمانی را پرچالش می­داند. موسسات همانند اجتماعی از دو سازمان با ارتباط باز دیده می­شوند که هر کدام از آنها نیز ممکن است هم مبهم باشد و هم در معرض تغییر. بیشتر سازمانهای آموزشی مثل مدارس بزرگ و کالج­ها توسط یک کمیسیون و نه تنها یک شخص، اداره می­شوند. محیط خارجی یکی از منابع مبهم است که سهمی نیز در غیرقابل پیش بینی بودن موسسات دارد. مدارس و دانشکده­ها تا زمانی وجود دارند که بتوانند  نیازهای دیگر موسسات را برطرف کنند.
هیچ یک از این مدلها تصویر کاملی از رهبری مدرسه در اختیار نمی­گذارد. همانطور که لمبرت (1995 ص 2) میگوید : " بهترین نوع به تنهایی وجود ندارد ". یوکل(2002 ص 234) می گوید، "مدیریت پیچیده­تر و غیرقابل پیش­بینی­تر از آن است که بخواهیم بر مجموعه استاندارد شده­ای از پاسخ به رخدادها تکیه کنیم. رهبران مؤثر، مدام در حال مطالعه اوضاع و ارزیابی اینکه چگونه رفتارشان را با این مسائل وفق دهند هستند".
بررسی و نقد فصل هشتم : مدل‌های فرهنگی 
مدلهای فرهنگی به جای عوامل رسمی بر جنبه­های غیررسمی در سازمانها تاکید دارند. مدل­های فرهنگی بر این باورند که اعتقادات، ارزش­ها و ایده­ها در قلب سازمان قرار دارند. افراد سازمان ایده­ها و رجحان­های شخصی خاصی دارند که رفتار و نگرش آنان را نسبت به دیگران تحت تاثیر قرار می­دهد. این هنجارها به شکل آرمان مشترک در می­آید که بین گروه جریان پیدا می­کند و به وسیله نمادها تقویت می­شود.
اهداف در مدل­های فرهنگی ایجاد فرهنگی قوی است و فرهنگ مدرسه یا دانشکده را می­توان از طریق اهداف آن بیان کرد. اعلامیه اهداف و حمایت­های عملی از آن می­تواند تقویت کننده ارزش­ها و باورهای سازمان باشد. هرجا که اهداف و ارزش­ها بایکدیگر سازگاری داشته باشند. سازمان انجام پیدا خواهد کرد.
ساختار سازمانی در مدل­های فرهنگی در واقع تجسم فیزیکی فرهنگ سازمان است. محیط خارجی سازمان منبع بسیاری از ارزش­ها و باورها تلقی می­شود که جهت شکل­دهی فرهنگ مدرسه یا دانشکده یکپارچه می­شود. رهبری اخلاقی سبک رهبری مورد حمایت مدل­های فرهنگی است.
فصل هشتم با بیان محدودیت­های فرهنگ سازمانی(محدودیت­های اخلاقی به دلیل تحمیل فرهنگ سازمان به وسیله رهبر سازمان به سایر اعضای سازمان، تاکیدات مدل فرهنگی با نمادهای مثل آداب و مراسم ممکن است باعث نادیده گرفته شدن سایر عوامل در سازمان شود) نتیجه­گیری می­کند الگوی فرهنگی مجموعه ارزشمندی برای فهم سازمان است.
بررسی و نقد فصل نهم : نتیجه‌گیری
در فصل پایانی کتاب نویسنده با مقایسه مدل­های مدیریتی معرفی شده بیان می­کند که نظام­های آموزشی از زوایای متفاوت و متنوع نگریسته می­شوند و هر مدل با تاکید بر ابعاد خاصی و تعریفی خاصی از عناصر نظام آموزشی شکل گرفته است.
برای کاربرد مدل­ها در مدارس و دانشگاه­ها پنج نوع ملاحظه را مطرح می­کند : 1- اندازه سازمان، 2- ساختار سازمانی، 3- زمان در دسترس برای مدیریت، 4- دسترسی به منابع و 5- محیط خارجی. همچنین در انتهای فصل با تلاش برای ترکیب مدل­ها اشاره می­کند و بیان می­کند هر مدل بر ابعاد خاصی تمرکز دارد و ترکیبی از مدل­های در محیط­های آموزشی صادق است. در طول تاریخ تلاش­های مختلفی برای ترکیبی مدل­ها صورت گرفته است و ترکیب­های مختلف در شرایط متفاوت می­تواند بهترین باشد نه یک ترکیب ثابت برای همه موقعیت­ها. مطالعه تئوری­ها و ­ها باید مدیران آموزش را به سمت و سو ببرد که مدیر آگاه انتخاب مناسب و متناسب با موقعیت داشته باشد.


محاسن و برخی نقدهای احتمالی
چنانکه در مقدمه اشاره شد کتاب" تئوری­های مدیریت و رهبری آموزشی"که تالیف توسط پروفسور تونی بوش استاد دانشگاه ناتینگهام است، به باور بسیاری از متخصصان عرصه مدیریت آموزشی یکی از بهترین کتاب هایی است که با صبغه مدیریت نظام­های آموزشی نوشته شده است. در کشور عزیزمان ایران کتاب جامع و مانعی که تئوری­های مدیریت آموزشی را مورد بررسی و تحلیل قرار داده باشد محدود و به قولی با رویکردی که بوش در کتاب تئوری­های مدیریت و رهبری آموزشی دنبال کرده وجود ندارد. این کتاب به واقع جزو بهترین آثار منتشر شده در حوزه مدیریت آموزشی است که به طور ملموس و نوآورانه مدل­های مدیریتی را در نظام­های آموزشی با مرور موردهای پژوهشی و مثال­های کاربردی تبین و تحلیل کرده است. با این مقدمه مختصر می­توان گفت برخی از ویژگی­های و محاسن کتاب عبارتند از :
·        نویسنده کتاب پروفسور تونی بوش استاد دانشگاه ناتینگهام، از چهره­های سرشناس دنیای آموزش و مدیریت و رهبری آموزشی است. اندیشه­های ایشان می­توان در موارد متعددی الهام بخش باشد.
·         دارا بودن صبغه و رنگ و بوی مدیریت نظام­های آموزشی در تبیین و تحلیل مدل­ها دیگر حسن کتاب است. منابع بسیاری به مطالعه تئوری­ها و مدل­ها در سازمان و مدیریت پرداخته­اند لکن همه به سازمان­های صنعتی و تجاری نه محیط­های آموزش و یادگیری گرایش دارند.
·        به باور بسیاری از متخصصان عرصه مدیریت آموزشی یکی از بهترین کتاب­هایی است که در این رشته نوشته شده است.
·        به طور ملموس مدل­های مدیریتی را در نظام های آموزشی به چالش کشیده است و نقاط قوت و ضعف هر مدل در محیط آموزشی را تبیین کرده است.
·        نوعی نوآوری و توسعه مرزهای دانش مدیریت آموزشی در این کتاب احساس می­شود.
·        اثر با رویکرد تحقیقاتی و ارایه موردهای پژوهشی و مثال­های کاربردی تالیف شده است که محتوا را کاربردی­تر و قابل فهم­تر می­کند.
·        گرچه رویکرد پژوهشی و ارایه موردهای مطالعاتی برای هر موضوع از محاسن کتاب است ولی در برخی موارد این ارائه مثال بارزتر از تببین مفهوم می­شود.
·        به نظر می­رسد بحث ترکیب مدل­ها که فصل پایانی و زیر عنوان نتیجه­گیری آورده شده است، شاه بیت این غزل باشد. ضرورت تبیین و تحلیل عمیق­تر ترکیب مدل­ها و ارائه مثال­های کاربردی در این زمینه می­تواند در بسط دانش تئوری­پردازی در مدیریت آموزشی کمک کننده باشد و دریچه­های جدیدی به روی مدل های موجود بگشاید.
·        چرایی و چگونگی انتخاب شش مدل و بحث بررسی در محدوده شش مدل رسمی، همکارانه، سیاسی، ذهنی، مبهم و فرهنگی و عدم توجه به مدل­هایی چون مجازی، چابکی، نهادی، سازمان یادگیرنده و... چندان روشن نیست.

فرهنگ و توسعه ملی

فرهنگ و توسعه ملی

با راهنمایی استاد ارجمند سرکار خانم دکتر جعفری

نویسندگان : حسن عاشقی و عزیز پور مهدی

چکیده :

هدف اصلی این مطالعه کوشش برای مفهوم شناسی توسعه، فرهنگ و تعامل این دو در نیل به توسعه ملی و در نهایت شناسایی عوامل موثر بر توسعه نیافتگی ایران بوده است. روش مورد استفاده، روش تحلیلی-اسنادی بود که برای گردآوری اطلاعات از نکته­برداری استفاده شد. پژوهشگر با مشخص کردن کلید واژه­های تحقیق به مطالعه، بررسی و گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه­ای، پایگاههای اطلاعاتی و... نموده و با استفاده از به روزترین منابع علمی اقدام به نگارش مقاله نموده است. یافته­های پژوهشگر بیانگر این است توسعه به معنی بهبود رفاه همگانی و فرهنگ راه و روش تفکر، زیستن، دانستن و انجام دادن ، زینت و زیور زندگی و سکوی پرش به سوی توسعه است. یافته ها در خصوص تعامل فرهنگ و توسعه بیانگر این است که گرچه توسعه ابعاد متنوعی چون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، انسانی و دفاعی و امنیتی است،اما بی توجهی به فرهنگ، شکست توسعه و توسعه مساوی تحول فرهنگی است. متغیرهای فرهنگی توسعه مشتمل بر مواردی چون توسعه انسانی، سرمایه اجتماعی، اجماع نظری در سطح کلان، تساهل قومیتی، ناسیونالیزم توسعه، فمینیسم توسعه و پولاریزه شدن سطوح مختلف جامعه است. همچنین در مقاله برخی از علل توسعه نیافتگی ایران شناسایی و در سه بخش داخلی، خارجی و سایر علل آورده است.

موانع داخلی توسعه مشتمل بر موانع اقتصادی، موانع سیاسی، موانع تکنولوژیکی، موانع اجتماعی، موانع فرهنگی و موانع زیست محیطی و موانع خارجی توسعه مشتمل بر اقتصاد بین الملل، سلطه امپریالیستی، فن آوری برتر، نظارت های اجتماعی، نفوذ فرهنگی و تخریب محیط زیست است. در بخش سایر علل بی اعتنایی به مال دنیا، تقدیرگرایی، فقدان روحیه نشاط و شادابی، بحران هویت، عدم همسانی و تعارض ارزش ها، مصرف نمایشی و ضعف سرمایه اجتماعی تبیین و تحلیل شده است.

کلید واژه ها : فرهنگ، توسعه، توسعه ملی و فرهنگ ملی.

رویکردهای میان رشته¬ای در برنامه¬ریزی درسی

رویکردهای میان رشته¬ای در برنامه¬ریزی درسی

با راهنمایی دانشمند فرزانه پروفسور قورچیان

نویسنده : حسن عاشقی

چکیده

در این مقاله مسئله محوری مفهوم شناسی رویکردهای میان رشته­گرایی است. برای این منظور نخست مفهوم رشته به عنوان باب ورود به مسئله واکاوی شده است. رشته معادل Discipline برگرفته از دیسیپلینا به دو معنی نظم، انضباط و ساختار یا پیکره رشته است. بعد از مفهوم شناسی رشته و ارائه تعاریف مختلف آن، شناخت وجوه تمایز و افتراق آن با میان رشته­گرایی و روند تاریخی تحول و تکامل مفاهیم رشته و میان رشته­ای، الزامات گرایش به رویکردهای میان رشته­ای طرح شده است. متن اصلی مقاله بر گونه شناسی مطالعات میان رشته­ای و تبیین آنها در چارچوب نردبان تلفیق هاردن تمرکز دارد. گونه­های مختلف میان رشته­گرایی بر روی یک پیوستار از موضوع محوری صرف تا فرارشتگی گرایش دارند و انواع مختلفی از میان رشتگی در بین دو سر طیف جای می­گیرند. طراحی برنامه درسی براساس دیسیپلین، دیسیپلین­های موازی، چندرشتگی، فرارشتگی(افقی، عمودی و مورب)، گذر از رشته­ها(بین رشتگی)، چند دیسیپلین با خصوصیات مشترک، میان رشته­ای، سیستم ماژولار و روش تلفیق از رویکردهای برنامه درسی میان رشته¬ای معرفی و محاسن و معایب هر کدام ذکر شده است. نتیجه حاصل از این مطالعه بیانگر این است که یک نوع گرایش به میان رشته¬گرایی از بدو پیدایش علم وجود داشته و دانش در ذات خود چندوجهی بوده است و در عصر حاضر با فراز و فرودهای مختلف در بستر زمان و تاریخ، بین تخصص و کل گرایی، رویکرد غالب، بازسازی آموزش با تاکید بر تلفیق برنامه درسی است. تلفیق برنامه درسی از رشته¬گرایی شروع و بعد از تکیه بر چند رشتگی به سوی فرارشتگی نیل می­کند که مرزبندی دیسیپلین­ها را فرو می­ریزد.

کلید واژه ها : برنامه ریزی درسی، رشته ، میان رشته ای و مدل ها

مدل های مجازی :مورد سازمان های آموزشی

مدل های مجازی :مورد سازمان های آموزشی

با راهنمایی دانشمند فرزانه پرفسور قورچیان

نویسنده : حسن عاشقی

چکیده :

هدف اصلی این مطالعه کوشش برای مفهوم شناسی مدل­های مجازی در عرصه تئوری­های سازمان و مدیریت با تاکید بر نظام­های آموزشی است. روش مورد استفاده، روش تحلیلی-اسنادی بود که برای گردآوری اطلاعات از نکته­برداری استفاده شد. پژوهشگر با مشخص کردن کلید واژه­های تحقیق به مطالعه، بررسی و گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه­ای، پایگاههای اطلاعاتی و... نموده و با استفاده از به روزترین منابع علمی اقدام به نگارش مقاله نموده است. یافته­های پژوهشگر بیانگر این است که پیامد ظهور فناوری­های نوین اطلاعاتی و ارتباطی پیدایش مدل­های مجازی در نظریه­پردازی سازمان و مدیریت بوده است. در نظام­های آموزشی و مدیریت آن هم، مدل­های مجازی یا مدل های مبتنی بر فناوری اطلاعاتی و ارتباطی متنوعی خلق و بکار گرفته شده­اند.به دنبال چنین تغییر و تحولاتی در حال حاضر دانشگاه­های مختلفی در جهان با مدل­های مجازی طراحی و اداره می­شوند؛ برای مثال دانشگاه­های فونیکس،کاپلان، والدن، آی وی بریدج ولیبرتی پنج دانشگاه برتر آنلاین جهان هستند. در این مقاله ده مورد از مدل­های طراحی برنامه­درسی آموزش مجازی معرفی شده­اند که تامل در آنها نشان می­دهد که دروندادها،فرایندها و بروندادها در آموزش مجازی که مشتمل بر عناصری چون فلسفه آموزش، نظریه­های یادگیری، تجارب و فعالیتهای یادگیری، شیوه­های ارزشیابی، شیوه­های تعامل و... است، با آموزش سنتی متفاوت می باشد و در اقدام به این شیوه آموزشی باید به طور جدی مورد بررسی و در طراحی نظام­های آموزش مجازی مدنظر قرار گیرند.نتیجه­گیری این مطالعه نشاندهنده این است که مدل مجازی در نظام­های آموزشی به عنوان مکمل مدل­های سنتی و حضوری در عمل بکار گرفته شده­اند و در دانشگاه­ها ، مدارس و سازمان­ها بخشی از آموزش­ها به شیوه مجازی صورت می­گیرد.

کلید واژه ها : مدلهای مجازی ، آموزش مجازی و سازمان و مدیریت

اخلاق در پژوهش

اخلاق در پژوهش 

با راهنمایی استاد فرزانه سرکار خانم دکتر افسانه زمانی مقدم نویسنده : حسن عاشقی

مقدمه

پژوهش­های دانشگاهی، با تولید و نقد دانش و فناوری و ارائه‌ راهبردهای تغییر اجتماعی، نقشی حیاتی در سرنوشت جوامع بشری دارند. بنابراین انتظار می­رود که پژوهشگران، یافته­های علمی معتبری عرضه نمایند، تا هم در بهبود سرنوشت جامعه مؤثر باشند و هم جامعه علمی بتواند بر اساس آن، زمینه را برای توسعه دانش فراهم نماید. در این میان، رعایت اصول و معیارهای اخلاقی در طراحی، انجام و انتشار پژوهش، یکی از عوامل اصلی اعتماد به یافته­های آن است. نادیده گرفتن موازین اخلاقی در پژوهش، اگاهانه یا نا آگاهانه، موجب افت اعتبار علمی یافته­های پژوهشی است و روند تولیدی علم را با مشکل مواجه می­سازد. اگر چه رفتار اخلاقی در پژوهش، در نگاه نخست به خود فرد، وجدان و باورهایش مربوط می­شود اما، تدوین موازین اخلاقی پژوهش، آموزش و ترویج آن در میان پژوهشگران و جامعه دانشگاهی می­تواند زمینه را برای رعایت و توسعه موازین اخلاقی در عرصه پژوهش فراهم نماید.

طراحی مدلی برای سیاستگذاری در نظام آموزشی

طراحی مدلی برای سیاستگذاری در نظام آموزشی

با راهنمایی استاد فرزانه سرکار خانم دکتر پریوش جعفری  

نویسنده : حسن عاشقی    

چکیده :

هدف از این مطالعه، طراحی مدلی مفهومی(نظری) برای سیاستگذاری آموزشی بوده است. برای طراحی مدل از روش اسنادی بهره گرفته شد و از ادبیات موضوع با تکیه بر فعالیت های کلاسی دوره دکترای مدیریت آموزشی و محور قرار دادن محتوای درس سیاستگذاری در نظام های آموزشی به تناسب بهره گرفته شده است. یافته های حاصل از بررسی ها و مطالعات پژوهشگر حکایت از آن دارد که برای طراحی یک مدل سیاستگذاری آموزشی نیاز هست سیاست ها در سه سطح بین المللی، ملی و در سطح نظام آموزشی مدنظر قرار گیرد.

بنابراین، نخست باید آرمان های نظام سیاسی حاکم بر کشور را در ارتباط با نظام سیاسی حاکم بر جهان در نظر گرفت و چرخه سیاست گذاری ملی را با توجه به این آرمان ها و با استفاده از بافت سیاستگذاری طراحی نمود. در مرحله بعد، چرخه سیاستگذاری را با توجه به آرمان های نظام آموزش و پرورش برای نظام آموزشی و با استفاده از بافت سیاستگذاری آموزشی طراحی نمود. در درون این دو سطوح و لایه های سیاستگذاری و در چارچوب یک الگوی سیستمی، عناصر درون داد، فرایند و برون داد نظام آموزشی را مدنظر قرار داد که تعامل چند جانبه با سطوح و لایه های سیاستگذاری، عوامل بافتی نظام آموزشی، آرمان های نظام سیاسی، آرمان های نظام آموزشی و ... دارد. حاصل این فرایند در سطوح و لایه های مختلف، انواع سیاست های حمایتی، استخراجی، توزیعی، تنظیمی و نمادین است. در ارتباط با نظام آموزشی همه این سیاستها، عوامل و عناصر طرح شده در مدل کلی همانند یک سیستم با هم تعامل چندجانبه دارند تا هدف نظام آموزش که تربیت دانش آموز کنجکاو، آفرینش گر، گزینش گر، مشارکت جو، دارای حق بودن و امکان شدن و برتر شدن و... است، به منصه ظهور برد.

کلید واژه ها : سیاست، مدل، سیاستگذاری، نظام آموزشی

واکاوی جایگاه آموزش در سازمان­های ایرانی : چاپ شده در ویژه نامه دومین کنفرانس ملی آموزش و توسعه سرما

1.       آموزش و توسعه کارکنان در سازمان شما و از نگاه مدیران ارشد چه جایگاهی دارد؟

آموزش در سازمان ها کاتالیستی است که بر تمامی عناصر فعالیت سازمانی اثر گذار است و همچون خونی است که در رگ های انسان به گردش در می آید و شریان حیات وی را استمرار می بخشد. آموزش در سازمان تسریع کننده و تسهیل گر فعالیت های سازمانی است. در شبکه بانکی همه ساله منابع هنگفتی به امر آموزش کارکنان تخصیص می یابد که نشانگر اهمیت موضوع و حساسیت مدیران ارشد به سرمایه گذاری آموزشی در شبکه بانکی کشور است. در بانک توسعه تعاون امر آموزش مورد اهتمام جدی مدیران ارشد است و در حوزه های فرهنگ سازی، دانش، نگرش، مهارت و توسعه منابع انسانی و توسعه سازمانی پایدار  سرمایه گذاری آموزشی انجام می گیرد.

 

2.       به اعتقاد شما وضعیت فعلی سازمان شما با نقطه مطلوب آموزش سازمانی چه میزان فاصله دارد؟

با توجه به وضعیت بانک توسعه تعاون که یک بانک نوپا است و در  سال 1388 وارد عرصه بانکداری شده است، نظام آموزشی بانک با وضع مطلوب شکاف محسوسی دارد و در همه ابعاد نیازسنجی آموزشی، طراحی و برنامه ریزی آموزشی، نظارت و مدیریت اجرایی، ارزشیابی آموزشی و مکانیزم های انگیزشی آموزش شکاف وجود دارد. مدیران آموزش در شرایط کنونی به دنبال طراحی سند راهبردی برای حذف و کاهش این شکاف زیاد هستند.

3.       مهم­ترین دلایل عدم تحقق کامل آمال و آرمان­های آموزشی در سازمان خود را چه می­دانید؟

فقدان نگرش علمی و تخصصی در مدیریت و رهبری آموزش های بانکی در همه ابعاد آن از نیازسنجی آموزشی گرفته تا سنجش اثربخش آن در بسیاری از سازمان ها و به ویژه بانک ها موجب شده است با وجود اینکه همه ساله منابع هنگفتی صرف آموزش کارکنان می شود، ارمان های آموزشی چندان جامه عمل نپوشند. این گفتارها برای بسیاری از مدیران آموزش سازمانی عبارت های آشنایی هستند و ما بسیار می شنویم که"آموزش تاثیری گذار نیست، آموزش صرفه هزینه است، با وجود تخصیص منابع مالی و انسانی هنگفت و برگزاری برنامه های آموزشی بسیار چرا تغییر در دانش، بینش و مهارت کارکنان حاصل نمی شود، نقش آموزش در سودآوری سازمان چیست؟". چنین مسایلی به نظر می رسد ریشه در عدم برخورد تخصصی با رویکرد پژوهشی با موضوع آموزش سازمانی در بانک ها دارد و سازوکار برون رفت از این چالش بکارگیری رویکرد تخصصی- پژوهشی در رهبری آموزش سازمان است.

4.       اگر بخواهید سه مورد از قوت­ها و ضعف­های حوزه آموزش و توسعه در سازمان خود را نام ببرید به کدام موارد اشاره می­کنید؟

امکان استقرار یک نظام آموزشی مبتنی بر رویکرد علمی و تخصصی در بانک

با توجه به وضعیت موجود بانک توسعه تعاون و قرار گرفتن بانک در سال پنجم عمر خود این بستر در بانک توسعه تعاون فراهم است تا یک نظام آموزشی جامع مبتنی بر پژوهش طراحی و استقرار یابد. استقرار چنین نظامی می تواند مسیر آموزشی کارکنان بانک را روشن نماید و راهنمای عمل مدیران منابع انسانی و آموزش بانک در فرایند مدیریت سرمایه انسانی باشد.

اهتمام ویژه مدیران ارشد بانک به امر آموزش

در همه سازمان ها به نقل از دراکر آموزش یار استراتژیک مدیران ارشد است. به همین دلیل مدیران ارشد از آموزش و برنامه های بهسازی سرمایه انسانی حمایت می کنند. در بانک ها که سازمان های خدماتی هستند، آموزش در سه حیطه دانش، نگرش و مهارت به عنوان مزیت رقابتی در ارایه خدمات کیفی به مشتریان ایفای نقش می کند. مدیران از چنین نقشی غافل نمی شوند و بر آن تاکید جدی دارند. در کنار این در بسیاری از برنامه ها و سخنرانی های مدیران عالی بانک ها آموزش و کمیت و کیفیت آن نقش آفرینی می کند. در بانک توسعه تعاون نیز توجه و اهتمام به امر آموزش از سوی مدیران عالی و ارشد محسوس است که می تواند سکوی پرتاب مدیران آموزش در نقش آفرینی در سازمان و فرهنگ سازی برای حرکت به سوی سازمان یادگیرنده باشد.  

فقدان یک نظام آموزش مبتنی بر پژوهش و برگزاری برنامه های آموزشی ساندویچی

همانگونه که در بالا اشاره شد فقدان یک نظام آموزش مبتنی بر پژوهش و تخصص در بسیاری از بانک ها موجب شده تا با وجود تخصیص منابع زیاد انتظارت از آموزش چندان محقق نشود. در بسیاری از موارد بانک ها بر حسب خواست و تقاضای مدیران امورهای مختلف و کارکنان همانند یک ساندویچی عمل می کنند و بدون بهره گیری از یک رویکرد تخصصی و حرفه ای در برخورد با این خواست و نیاز، یک دوره آموزشی ساندویچی را تهیه و به فراگیران ارایه می کنند. چنین نگرشی در بلند مدت نه تنها آموزش، بلکه سازمان را به چالش می کشد ؛ چرا که آموزش نتوانسته انتظارت مخاطبان خود را برآورده سازد و سازمان نتوانسته است به نیازهای بینشی، دانشی، مهارتی و سایر نیازهای خود که با آموزش تامین می شود، دست پیدا کند. اگر تخصیص منابع صورت گرفته چیزی جز هدر دادن منابع نبوده است. رهبران آموزش سازمانی با کاربست رویکرد تخصص گرایی، کیفیت خدمات آموزشی و در نهایت تعالی سازمان را تضمین خواهند کرد.    

فقدان قوانین و مقررات بومی در حوزه آموزش سازمانی

یکی دیگر از چالش های کلیدی مدیران آموزش در سازمان ها به ویژه بانک ها فقدان قوانین و مقررات محکم و مدون در حوزه آموزش سازمانی است. در این حوزه می توان گفت قوانین محکمی وجود ندارد و اگر هم وجود دارد چندان در عمل بکار گرفته نمی شود. در دهه اخیر در این حوزه تلاش هایی در کشور شده است لکن به دلایلی چون عدم ثبات در ابلاغ و پیگیری اجرای این قوانین به شکل یکپارچه در سازمان ها به ویژه بانک ها این تلاش ها چندان اثربخش نبوده و به اجرایی سلیقه آن محدود شده است.

فقدان مالک متخصص و کارآمد در حوزه شیوه های نوین آموزش سازمانی

بسیاری از سازمان به ویژه بانک ها با توجه به ساختار سازمانی خود که از نظر اداری به شدت غیر متمرکز و از نظر قوانین و مقررات متمرکز هستند، به دنبال شیوه های آموزشی هستند که نیازهای آموزشی کارکنان خود را در محدوده جغرافیایی محل کار کارکنان تامین نمایند و از پیامدهایی چون ترک محل، دوری از خانواده، هزینه های بالایی اسکان و مواردی از این دست برای شرکت در دوره آموزشی اجتناب نمایند. در این خصوص شیوه های نوین آموزش به ویژه آموزش های الکترونیکی به LMS، LCMS و غیره به کمک مدیران آموزش بانک ها آمده است. لکن در این حوزه موسسات یا مراکزی که بتوانند با یک رویکرد حرفه ای و تخصصی، نیازهای آموزش سازمانی را تامین نمایند یا بسیار اندک است یا رویکرد تجاری صرف را دنبال می نمایند.

5.       اگر در مقام یک مدیر ملی بودید، به عنوان یک نقطه اهرمی، کدام بخش­های آموزش و توسعه کارکنان را مورد بازنگری و تغییر قرار می­داید؟ به بیان دقیق­تر راهکارهای پیشنهادی شما برای رفع چالش­های موجود چیست؟

قانون گذاری هدفمند با تکیه بر تخصص صاحبنظران دانشگاهی و تجربه تلاش گران سازمانی در حوزه آموزش سازمانی به صورت کاملاً نظامند و یکپارچه برای همه سازمانی های ایرانی به نظر می رسد نقطه عطف حمایت از آموزش سازمانی باشد. البته ناگفته نماند که این یکپارچگی در عین وحدت گرایی نیاز هست کثرت گرایی را هم مورد توجه قرار دهد و بر حسب ماهیت فعالیت سازمان های مختلف مثل بانک ها نظام آموزشی بومی طراحی و تجویز شود.

6.       به اعتقاد شما تا چه اندازه تأسیس انجمن علمی آموزش و توسعه منابع انسانی بستری برای رفع چالش­ها و مشکلات موجود حوزه آموزش، توسعه و یادگیری کارکنان است؟

به نظر اینجانب تاسیس انجمن علمی آموزش و توسعه منابع انسانی در ایران در سال های اخیر چراغی را در قلب تمام علاقه مندان آموزش سازمانی روشن نمود. اکنون ما شاهد هستیم که این انجمن در راستای بسترسازی، اجرا و بهبود فرایند های آموزش سازمانی حرفه ای گام بر می دارد و محفلی برای صاحبنظران و اندیشمندان آموزش سازمانی در ایران شده است.

این انجمن می تواند در آینده نزدیک مرکز ثقل فعالیت های آموزش سازمانی در کشور باشد و سکان این کشتی را در دستان خود بگیرد و امیدواریم شاهد تاثیرات روزافزون این انجمن در رهبری آموزش در سازمان های مختلف باشیم.

7.       برای برنامه­ریزی بهتر و ترسیم افق آتی کنفرانس آموزش و توسعه، مهم­ترین موضوعی را که پیشنهاد می‌دهید در کنفرانس سوم به آن پرداخته شود چیست؟

با سپاس از خلق چنین فرصتی برای بیان دغدغه های مدیران آموزش در سازمان ها، پیشنهاد خاص من موضوع تامین مالی آموزش سازمانی است. یکی از چالش های کلیدی مدیران آموزش سازمانی در کنار دغدغه هایی که در بالا بدانها اشاره شد موضوع و سازوکارهای تامین مالی آموزش در سازمان ها است که به نظر بنده ادبیات موضوع راهکارهای مناسبی را برای تامین مالی آموزش سازمانی پیشنهاد می کند که برگزاری چنین همایش های می تواند موجب تسهیم دانش میان خویشاوندان حرفه ای آموزش سازمانی گردد.

با سپاس

حسن عاشقی

دانشجوی دکترای مدیریت آموزشی و

رییس دایره اجرایی آموزش بانک توسعه تعاون